آدمی دو قلب دارد!

 آدمی دو قلب دارد !
قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حضورش بی خبر.
قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد


همان که گاهی می شکند
گاهی می گیرد و گاهی می سوزد
گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه
و گاهی هم از دست می رود...

 

 با این دل است که عاشق می شویم
با این دل است که دعا می کنیم
با همین دل است که نفرین می کنیم
و گاهی وقت ها هم کینه می ورزیم...

 

اما قلب دیگری هم هست.قلبی که از بودنش بی خبریم.
این قلب اما در سینه جا نمی شود
و به جای اینکه بتپد.....می وزد و می بارد و می گردد و می تابد
این قلب نه می شکند نه میسوزد و نه می گیرد
سیاه و سنگ هم نمی شود
از دست هم نمی رود

 

زلال است و جاری
مثل رود و نسیم
و آنقدر سبک است که هیچ وقت هیچ جا نمی ماند
بالا می رود و بالا می رود و بین زمین و ملکوت می رقصد

 

این همان قلب است که وقتی تو نفرین می کنی او دعا می کند
وقتی تو بد می گویی و بیزاری او عشق می ورزد
وقتی تو می رنجی او می بخشد...

 

این قلب کار خودش را می کند
نه به احساست کاری دارد نه به تعلقت
نه به آنچه می گویی نه به آنچه می خواهی
.
.
.
.
.
و آدمها به خاطر همین دوست داشتنی اند
به خاطر قلب دیگرشان
به خاطر قلبی که از بودنش بی خبرند .
ما را دوست دارند بی هیچ علتی!

منبع:kocholo.org

اس ام اس لیلی به مجنون

پیامک زد شبی لیلی به مجنون
که هر وقت آمدی از خانه بیرون

بیاور مدرک تحصیلی ات را
گواهی نامه ی پی اچ دی ات را

پدر باید ببیند دکترایت
زمانه بد شده جانم فدایت

دعا کن مدرکت جعلی نباشد
ز دانشگاه هاوایی نباشد

وگرنه وای بر احوالت ای مرد
که بابایم بگیرد حالت ای مرد

چو مجنون این پیامک خواند وارفت
به سوی دشت و صحرا کله پا رفت

اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی
که می خواهم تورا قد تریلی

دلم در دام عشقت بی قرار است
ولیکن مدرکم بی اعتبار است

شده از اکسفورد این دکترا فاکس
مقصر است در این ماجرا فاکس

چه سنگین است بار این جدایی
امان از دست این مدرک گرایی

طرز تهیه ی بیژامه برای...

                                            طرز تهیه ی بیژامه برای اقایون....

 فقط بخند...

ادامه مطلب...

ادامه نوشته

اگه پسرا نبودن...

*اگه پسرا نبودن چی میشد؟
*دیگه کی می رفت سربازی؟
*دیگه کی بود که جوراباش بو بده؟
*دیگه کی بود که وقتی همه میرن مسافرت مواظب خونه باشه؟
*دیگه کی بود که دخدرا سرش داد بزنن؟
*دیگه کی با شلوار کردی می اومد تو کوچه؟
*دیگه استاد تو دانشگاه کیو ضایع میکرد؟
*دیگه کی ابروهاشو بر میداشت؟
*دیگه کی شهریور میرفت مدرسه؟

واقعا"

تا حالا فکر کردین که صابون چه مزه ایه

ای کاش این یارو اینجا بود ازش میپرسیم

ااخخخخخخخخ چندش من که یک لحضه هم نمیتونم تصور کنم

تازه صابونه هم استفاده شده بوده.....

طنز تفاوت زن و مرد!!!!!


وقتی یه مرد معتاد میشه : اگه زنش زن بود و به فکر زندگیش بود این بیچاره به این روز نمی افتاد، بدبختی اینا رو به این روز می کشه دیگه!!


وقتی یه زن معتاد میشه: ای وای!!! خاک بر سرش ! بیچاره شوهرش دلش به چی خوشه ! چه جوری اینو تحمل میکنه؟؟


وقتی یه دختر یه کم به خودش میرسه : اوه! اوه ! ننه بابا داشت جمش می کردن!! اینا همش واسه جلب توجه دیگه!!! اینا دنیا و آخرت ندارن که!!!


وقتی یه پسر تیپ میزنه: چه پسر خوش پوشیه…هزار ماشاا… چه تیپی داره… میمیرن واسش دخترا


وقتی یه دختر از دار دنیا یه دونه دوست پسر داره : چی بگم والا!!! حجب و حیا دیگه جا نداره تو این مملکت!! دیدیش … بزا دهنم بسته باشه…


وقتی یه پسر ۱۰ تا دوست دختر داره : بزنم به تخته اینقدر خاطر خواه داره، خدا وکیلی بهترین دخترا میرن طرفش… ولش نمی کنن که…


وقتی یه آقای محترم!!! خیابون رو با پیست اتومبیلرانی اشتباه می گیره : لامذهب عجب دست فرمونی داره…


وقتی یه خانم مثلاً یادش بره راهنما بزنه: ترمز وسطیه…. بابا برو آشپزخونه قرمه سبزیتو بپز!!! والااااااا


وقتی بچه خوب تربیت شده باشه: میبینی؟ بچه ام مثل باباشه، اصلا موفقیت تو خونواده ما ارثیه


وقتی بچه تو یه درس نمره اش بشه ۷۵/۱۹: بله دیگه! خانم یا پی قر و فرشه یا با این دوست موستاش در حال فک زدن و ولگردیه


وقتی تو یه جمع ، آقا پسری سر و زبون دار داره مجلس رو گرم می کنه: هزار ماشالا!!!!!!! روابط عمومیش بیسته؟؟؟!!!


شرایط بالا برای یه دختر: اوه ! اوه! دختره لوده سبک!!! خانم باش


نظر مادر شوهر در اول زندگی: میبینی شانس ما رو ؟ دختره فقط ۲۰ میلیون جهیزیه آورده ، نمی دونم این پسره شیفته چی این عفریته شد!!!


باز هم همون مادر شوهر: دیگه چی می خواد؟ گل پسرم یه خونه ۴۰ متری تو نقطه صفر مرزی داره، از خداشم باشه ..

سربازی

v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);}



سر دروازه ک دیشب رسیدم... صدای بلبل و شیپور شنیدم

ب خود گفتم ک شیپور نظام است... دگر شخص گری بر من حرام است

ب صف کردن تراشیدند سرم را... لباس ارتشی کردند تنم را

الهی خیر نبینی سر گروهبان... ک امشب کردی تو من را نگهبان

سر پستم رسیدم خوابم آمد... محبت های مادر یادم آمد

تفنگم را گذاشتم بر لب سنگ... محبت های مادر یادم آمد

غم مادر مرا دیوانه کرده... کبوتر در عجبشیر لانه کرده

نوشتم نامه ای با برگ چایی... کلاغ پر میروم مادر کجایی؟

نوشتم نامه ای با برگ زیتون... فراموشم نکن ای یار شیطون

نوشتم نامه ای با برگ انگور... جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

بمیرد پدر سربازی

 

Normal 0 false false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

میگه: خدائی مملکته ما داریم !!!

ببخشید دوستان خیلی وقت بود که وقت نمیکردم آپ کنم. امید وارم ازین مطلب خوشتون بیاد.



دو روزه با دختره رفيق شدي، ميپرسه فاميليت چيه؟ ميگي ميخواي چي کار؟ ميگه ميخوام ببينم به اسم بچههامون که انتخاب کردم مياد يا نه!!

· به راننده تاکسي ميگم سيگارتو خاموش کن به دودش حساسيت دارم، برميگرده ميگه جووناي سن تو کراک ميکشن تو به دود سيگار حساسي!!


· هر روز تو دانشگاه ميبينيم 100 تا دختر مدرسه اي رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازديد از دانشگاه، مگه باغ وحشه اينا رو هر روز ميارين بازديد!!


· اينم از مجلس ختم، با کفش رفتيم با دمپايي برگشتيم!!


· يارو رو آوردن تو تلويزيون، زير اسمش نوشته: "کارشناس مسائل يمن"، من موندم اين بنده خدا تو اين 100 سال از چه راهي نون در ميآورده!!

· پارسال همت مضاعف رو فقط عزرائيل فهميد، امسال هم جهاد اقتصادي رو فقط ربع سکه!!


· قبلاً برق ميرفت بابامون فحش رو ميکشيد به اداره برق، الان برق ميره خوشحال هم ميشه!!


· خانومه ناراحت توي تاکسي: به فاصله چند روز هم شوهرم بهم خيانت کرد هم دوست پسرم!!


· فدراسيون فوتبال فقط تو 6 ماه، نيم ميليارد تومن از فحاشي فوتباليستها درآمد داشته. يعني به عبارتي قيمت فحش از قيمت طلا زده بالاتر!!


· طرف رفته خواستگاري، دختره بهش گفته شهيد مورد علاقه شما کيه؟!!


· واسه دوست دخترت شارژ مي فرستي، بعد ميگه تو بزنگ!!


· واسه داداشمون رفتيم خواستگاري، ننه جون طرف در اومده ميگه 2012 تا سکه مهريه به نيت المپيک لندن!!


· هر بار که صفحه ي فيلترينگ رو ديدم يه صلوات فرستادم. مامانم ميگه همينطور ادامه بدي جات تو بهشته!!


· ميگه به خدا راست ميگم. طرف ميگه نه، اگه راست ميگي بگو به جون مامانم!!


· يه عمر رفتيم سينما آخر نفهميديم دسته هاي صندليش ماله خودمونه يا بغل دستيمون!!


· ايران که هستيم توي سوپرمارکت دنبال جنس خارجي ميگرديم، بعد خارج که ميريم ميافتيم دنبال جنس ايراني!!


· يارو گيتار الکتريک تو اتاقم ديده ميگه تو هم شيطان پرست شدي!!


· جشن ميگيرن گوسفند ميکشن، عزاداريه گوسفند ميکشن، ماشين ميخرن گوسفند ميکشن، پسر اقدس خانوم رو ختنه ميکنن گوسفند ميکشن، بعد به گاوبازاي اسپانيايي فحش ميدن!! (البته خودم موافق این نیستم اونا برا تفریح می کشن)


· برنامه احکام گذاشتن، ملت زنگ ميزنن، يکي ميگه من رکعت اول، توي رکوع يادم افتاد سجده نرفتم! حکمش چيه؟!!


· سريال ستايش زنه به شوهرش ميگه: باردارم! شوهره بجاي اينکه بغلش کنه ميره بيرون، رو به بقاله داد ميزنه هووووراااا!!


· طرف سوار اسب شده، عکسشو گذاشته فيس بوک، ميگه اون بالاييه منم!!


· تبليغ پارک آبي نشون ميدن يارو با شلوار لي و پيراهن مردونه سر ميخوره رو سرسره هاي پارک آبي!!


· رفتم سوپر مارکت ميگم آقا کرم کارامل دارين؟ ميگه کرم فقط ساويز داريم!!


· سالاي پيش جايزه بانک ملت يه منزل مسکوني بود، امسال شده ليتر بنزين، سال ديگه ميشه يه شونه تخم مرغ، سال بعدشدوتا تافتون يه بربري هم وسطش!!!

نه حالا واقعا مملکته داريم؟؟؟



منبع: http://mahdi11337722.blogfa.com/

سال نو مبارک.

چند سال و چند عید باید از عمر تو بگذره تا آدم بشی !؟

یک سال از عمرت گذشت، ولی باز تو همونی که بودی !

فرشته دوست داشتنی بهارمبارک !

تصاویر زیبا سازی وبلاگ www.Tak-20.com
دوستان عزیز سال نو رو به  شما تبریک میگم.

.

عمو نوروز

 

تصاویر زیبا سازی وبلاگ www.Tak-20.com

دعا

دعـــــــــا

کنم هرشب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش

                           ولی آهسته میگویم الهی بی اثر باشد

http://www.blogfa.com/photo/a/azadegi88.jpg

 

40 تا از کارهايی که دخترها در انجام آن عاجزند!!!

1- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگشJ
۲- درك مضمون اصلی یك فیلم هنری
۳ – 24 ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی كردن
۴- بلند كردن چیزی
۵- پرتاب كردن چيزی
۶- پارك كردن

 


۷- خواندن نقشه
۸- دزدی كردن از بانك
۹- آرام و ساكت جایی نشستن
۱۰- بیلیارد بازی كردن
۱۱- پول شام رو حساب كردن
۱۲- مشاجره كردن بدون داد كشیدن
۱۳- مواخذه شدن بدون گریه كردن
۱۴- رد شدن از جلوی مغازه كفش فروشی
۱۵- نظر ندادن در مورد لباس یك غریبه
۱۶- كمتر از بیست دقیقه داخل یك دستشویی بودن
۱۷- دنده ماشین را با انگشت عوض كردن
۱۸- راه انداختن درست یك ویدئو
۱۹- تماشای یك فیلم جنگی
۲۰- انتخاب سریع یك فیلم
۲۱- ایستاده جیش كردن
۲۲- ندیدن فیلم هندی
۲۳- غیبت نكردن
۲۴- فحش ناموسی دادن
۲۵- نرقصیدن موقع شنیدن یك آهنگ شاد
۲۶- آرایش نكردن
۲۷- لاك نزدن
۲۸- صحبت نكردن وقتی كه باید ساكت باشن
۲۹- سیگار برگ و یا چپق كشیدن
۳۰- درك كردن ديگران وقتی اعصابشان خرده
۳۱- گریه كردن بدون آبریزش بینی‌
۳۲- غذا پختن بدون تماشای تلویزیون
۳۳- تماشای اخبار و خواندن روزنامه
۳۴- نق نزدن
۳۵- لگد زدن
۳۶- از سن بیست و پنج سالگی رد شدن
۳۷- اخ تف كردن
۳۸- خواستگاری رفتن
۳۹- تماشای بازی فوتبال
۴۰- موارد بالا رو قبول كردن

پسرا و دخترا چه جوري از دستگاه عابر بانک پول ميگيرن ؟

ول پسرا
1.با ماشين ميرن سراغ بانک، پارک ميکنن، ميرن دم دستگاه عابر بانک

2. کارت رو داخل دستگاه ميذارن
3.کد رمز رو ميزنن و مبلغ درخواستي رو وارد ميکنن
4. پول و کارت رو ميگيرن و ميرن
..........................................................
 و خدا بخير کنه دخترا
1. با ماشين ميرن دم بانک
2. توي آينه آرايششون رو چک ميکنن
3. به خودشون عطر ميزنن
4.احتمالا" موهاشون رو هم چک ميکنن
5. توي پارک کردن ماشين مشکل پيدا ميکنن
6. توي پارک کردن ماشين خيلي مشکل پيدا ميکنن
7.بلاخره ماشين رو پارک ميکنن و ميرن دم دستگاه عابر بانک
8.توي کيفشون دنبال کارتشون ميگردن
9. کارت رو داخل دستگاه ميذارن، کارت توسط ماشين پذيرفته نميشه
10. کارت تلفن رو ميندازن توي کيفشون
11. دنبال کارت عابر بانکشون ميگردن
12. کارت رو وارد دستگاه ميکنن
13. توي کيفشون دنبال تيکه کاغذي که کد رمز رو روش يادداشت کردن ميگردن
14.کد رمز رو وارد ميکنن
15. يه ربع  قسمت راهنماي دستگاه رو ميخونن
16. کنسل ميکنن
17. دوباره کد رمز رو ميزنن
18.کنسل ميکنن
19. به دوست پسرشون زنگ ميزنن که طريقهء وارد کردن کد صحيح رو براشون بگه
20. مبلغ درخواستي رو ميزنن
21.دستگاه ارور (خطا) ميده
22. مبلغ بيشتري رو درخواست ميکنن
23. دستگاه خطا ميده
24. بيشترين مبلغ ممکن رو درخواست ميکنن
25.انگشتاشون رو براي شانس روي هم ميذارن
26.پول رو ميگيرن
27. برميگردن به ماشين
28. آرايششون رو توي آينه چک ميکنن
29.توي کيفشون دنبال سويچ ماشين ميگردن
30. استارت ميزنن
31.پنجاه متر ميرن جلو
32. ماشين رو نگه ميدارن
33. دوباره برميگردن جلوي بانک
34. از ماشين پياده ميشن
35. کارتشون رو از توي دستگاه عابر بانک برميدارن
36. سوار ماشين ميشن
37. کارت رو پرت ميکنن روي صندلي کنار راننده
38.آرايششون رو توي آينه چک ميکنن
39.احتمالا يه نگاهي هم به موهاشون ميندازن
40.راه ميفتن و ميندازن توي خيابون اشتباه
41.برميگردن
42. ميندازن توي خيابون درست
43. پنج کيلومتر ميرن جلو
44. ترمز دستي رو آزاد ميکنن ( ميگم چرا انقدر يواش ميره ها )
45.به حرکت ادامه ميدن
بعدشم ميرسن خونه  ديگه بابا يه ماشالا بگين ديگه

پای درد دل یک دو جنسه

http://mstir.persiangig.com/pic/136_4408.jpg

فقط مي‌دانم كه بین دوستان نزدیکش به دو جنسه معروف است. با او در يك كافي‌شاپ در خيابان گاندي قرار مي‌گذارم. چون مطالبم را در روزنامه مي‌خواند، اعتماد مي‌كند و مي‌گويد كه حتما مي‌آيد. قول مي‌دهم از او عكس نگيرم.

چند سال داري؟
متولد 58 هستم.
تحصيلاتت چقدر است؟
فوق ديپلم كامپيوتر دارم.
در دوران تحصيل مشكلي نداشتي؟
نه!
كسي اذيتت نمي‌كرد؟
آن موقع كسي نمي‌دانست وضعيتم چطور است.
يعني از همه پنهان كرده بودي؟
بله!
خانواده‌ات هم نمي‌دانستند؟
نه! هنوز هم نمي‌دانند.
چرا؟
فكر نمي‌كنم واكنش جالبي نشان بدهند.
الان به چه شغلي مشغول هستي؟
در يك بوتيك كار مي‌كنم.
در آنجا مشكلي نداري؟
نه! تا به كسي نگويي، برايت مشكلي پيش نمي‌آيد. عده كمي از اطرافيان از اين ماجرا اطلاع دارند.
درآمدت از آن راه خوب است؟
بد نيست. تقريبا هر سال مي‌توانم ماشينم راعوض كنم و يكي بهترش را بخرم.
تا به حال دستگير نشدي؟
نه!
مشتري‌هاي خاص داري يا هر كسي را مي پذيري؟
نمي‌توانم خودم را تابلو كنم. فقط با چند نفر هستم. اينجوري با امنيت خاطر بيش‌تري زندگي مي‌كنم.
گروهي كار مي‌كني يا انفرادي؟
خودم هستم و خودم.. گفتم كه هر چه بي سر و صدا كار كني، براي خودت بهتر است.
از كي به اين كار مشغول هستي؟
حدود 6 سال پيش.
چرا زودتر وارد اين راه نشدي؟
خب آن زمان به پول نيازي نداشتم. اما بعد از مدتي احسا كردم بايد زندگي‌ام را تكان بدهم.
از نظر روحي، مشكلي پيدا نكردي؟ يعني عذاب وجدان نداشتي؟
به آن فكر نمي‌كنم. گاهي چيزهايي در ذهنم مي‌آيد، اما سعي مي‌كنم خودم را مشغول كاري كنم تا سرم گرم شود. ترجيح مي‌دهم فكر نكنم.
مشتري‌هايت بيش‌تر چه كساني هستند؟
مختلف هستند. بيش‌تر سن‌شان بالاست. پيرزن هم بين‌شان هست.
عجيب‌ترين‌شان كدام است؟
چند نفر از آن‌ها هنرپيشه هستند.
واقعا؟
يكي از آن‌ها حتي الان در يك سريال هم بازي مي‌كند.
عجيب است! نگران نيستند كه تو زماني آن‌ها را لو بدهي؟
ما با هم دوست هستيم. به اين چيزها فكر نمي‌كنيم.
همه پول‌هايي كه در مي‌آوري را خرج مي‌كني يا حساب پس‌انداز هم داري؟
در هيچ بانكي حساب ندارم.
چرا؟
براي امنيت خودم. نمي‌خواهم اگر فردا اتفاقي افتاد، بپرسند اين همه پول را از كجا آورده‌اي.
فكر اين نيستي كه شغلت را عوض كني؟
نه! درآمدم خوب است. به زودي رونيز مي‌خرم، مي‌توانم براي خودم زندگي كنم، بدون اين كه منت كسي را بكشم..
الان چه ماشيني داري؟
يك 206 قرمز ماتيكي دارم.
ازدواج نمي‌كني؟
كي به من شوهر ميده؟
يعني زن مي‌خواهي؟
نه! اما ازدواج توي اين شرايط اجتماعي، زياد عاقلانه نيست.
يعني چي؟
يعني الان خانواده‌ها با هم وصلت مي‌كنند تا آدم‌ها. خانواده‌ها بايد همديگر را بپسندند، نه دختر و پسر. البته خانواده‌ها مهم هستند، اما نه تا اين حد!
تا به حال كسي درباره ازدواج با تو صحبت كرده؟
بله، ولي بهش فكر نكردم. چون نمي‌خواهم ازدواج كنم. به كارم لطمه مي‌زند.
تا كي مي‌خواهي ادامه بدهي؟
تا هروقت كه دستگير شوم.
چرا دستگير شوي؟
خب كار من جرم است. زندان و اعدام دارد.
چه كسي اين را به تو گفته؟
همه مي‌دانند. يكي از دوستانم را به همين جرم گرفتند و اعدام شد.
چه زماني اين اتفاق رخ داد؟
3 سال قبل.
اقدامي نكرديد؟
چه اقدامي بايد مي‌كرديم؟ قانون مي‌گفت كه بايد اعدام شود.
كجاي قانون چنين چيزي را نوشته؟
يا از مرحله پرت هستي، يا داري من را دست مي‌اندازي...
چرا يك دوجنسه را بايد اعدام كنند؟
او دوجنسه نبود.
پس چرا اعدام شد؟
چون حمل 12 كيلوگرم شيشه، جرم سبكي نيست.
به خاطر حمل موادمخدر اعدام شد؟
آره! چيزي كه دير يا زود سرا من هم مي‌آيد.
مواد مصرف مي‌كني؟
خودم نه! اما خب وقتي براي مشتري‌ها مي‌برم، گاهي مقدار زيادي همراهم است.
خب كارم همين است.
ولي به من گفتند دوجنسه هستي. پس توي كار مواد هم هستي؟
كار اصلي من مواد است.
يعني دوجنسه نيستي؟
چرا! هستم.
پس با مواد چه‌كار داري؟
خب من فقط دو جور جنس مي‌فروشم. ترياك و شيشه. براي همين به من مي‌گويند «دو جنسه». براي اين كه تخصصي فقط روي همين دو قلم يعني مواد هم به مشتري‌ها مي‌رساني؟
جنس كار مي‌كنم. مثل بقيه نيستم كه هر كوفت و زهرماري را بفروشم. مثلا ماده مخدری که در سال‌های اخیر به بازار مصرف ایران راه پیدا کرده، بر خلاف کراک خارجی از مشتقات هروئین است و قاچاقچیان این اسم را برايش گذاشته‌اند. چيز مزخرفي است و من نمي‌فروشم.... چرا رفتي؟ اوهوي...! حداقل بگو مصاحبه‌ام كجا چاپ ميشه.... آهاي يارو.... عوضي نفهم! وقتم را الكي گرفت!

چند قانون کاربردی

 

 

قانون گاو

گاو سرشو می‌اندازه پایین و کار خودشو انجام میده، کاری نداره کسی چی میگه! از شاخش هم استفاده نمی‌کنه، چون بهترین شاخ زن‌ها رفتن توی میدان گاو بازی و نابود شدند.

برای مثال شما قصد داری به عیادت کسی در بیمارستان بری، بهترین راه اینه که راه خودت را بگیری و مستقیم وارد بخش بشی و به کسی هم توجه نکنی، حالا مثلا اگر از نگهبان بپرسی که "الان ساعت ملاقات هست؟" یا این که "می‌تونم برم تو؟" اگر هیچ مشکلی هم وجود نداشته باشه، نگهبانه برای اینکه قدرت خودشو بهت نشون بده جلوت را می‌گیره. این قانون در جاهایی که قوانین مسخره و دست و پا گیر داره هم کاربرد داره، یعنی خیلی موانع قانونی (یا بهتر بگم سنگ اندازی‌ها) در مرحله آغازین کارها بیشتر جلوه می‌کنند، وقتی شما بی‌توجه به همه‌ آنها کارت را آغاز کردی، اکثر آنها خود به خود کنار می‌روند یا افراد مجبور میشن خودشونو با شما وقف بدن. در کل این قانون (قضیه) در جوامعی مثل جامعه ایران که فضولی در کار دیگران امری پسندیده‌ای محسوب می‌شود بسیار کاربرد دارد.

 

قانون سگ

سگی شما رو دنبال کرده و شما فقط یه قرص نان دارید، اگر کل نان را جلوش بندازید، زود می‌خوردش و بعدش به شما حمله می‌کنه، پس بهترین کار اینه که نان را تکه تکه بهش بدین تا زمانی که به جای امنی برسید.

مثلا می‌دانید که طرح یک پروژه یک ماه طول می‌کشه، اما اگر به کارفرما بگویید یک ماه، شاکی میشه و فحش میده، شایدم رفت و کار را داد به یکی دیگه، پس کار را در چند مرحله بهش تحویل می‌دهید. مثلا هفته اول سایت پلان، به همراه پلان اولیه، هفته دوم پلان نهایی و الا آخر! اینطوری طرف شاکی نمیشه که هیچ، کلی هم ذوق می‌کنه که تو جریان پیشرفت کار قرار داشته!

 

قوانین خر

قانون اول:

هرگاه خری در یک کنج مثلث و منبع غذا در کنج دیگری باشد، خر مورد نظر همیشه مسیری را طی میکند که از یک ضلع مثلث می‌گذرد.

نتیجه گیری: در دبیرستان می‌گفتند که این یعنی خر هم می‌فهمه که اون راه نزدیکتره، اما در اصل اینه که همیشه کوتاه‌ترین راه، بهترین راه نیست و فقط خر کوتاه‌ترین راه را انتخاب می کنه!

 

قانون دوم:

هرگاه خری در فاصله مساوی بین دو منبع غذایی قرار گرفته باشد. آنقدر بین انتخاب نزدیکترین منبع تردید می‌کند و به سمت هیچکدام نمی رود تا از گرسنگی بمیرد!

نتیجه گیری: خیلی وقت‌ها تصمیم گیری بین دو یا چند گزینه در نتیجه عمل تاثیر چندانی نمی‌گذارد، پس تا فرصت نگذشته سریعتر تصمیم‌گیری کنیم.

 

قانون سوم:

هرگاه در مسیری دو خر از روبرو (شاخ به شاخ) به یکدیگر برسند، و مسیر به قدری تنگ باشد که این دو باید کمی از وسط جاده کنار رفته، به دیگری راه بدهند تا بتوانند رد شوند، هیچکدام از خرها از جای خود تکان نمی‌خورند.

نتیجه گیری: خیلی وقت‌ها برای رسیدن به نتیجه مطلوب بایستی به طرف مقابل امتیاز بدهید، به بازی "بُرد ـ بُرد" بیاندیشیم، سیاستمدار باشیم، دور از جون و بلا نسبت شما، خر نباشیم!

مغز گرون

دكتر در حالي كه قيافه نگراني به خودش گرفته بود

گفت :"متاسفم كه بايد حامل خبر بدي براتون باشم ,

تنها اميدي كه در حال حاضر براي عزيزتون باقي مونده، پيوند مغزه ."

 

"اين عمل ، كاملا در مرحله أزمايش ، ريسكي و خطرناكه

ولي در عين حال راه ديگه اي هم وجود نداره,

بيمه كل هزينه عمل را پرداخت ميكنه ولي هز ينه مغز رو خودتون بايد پرداخت كنين ."

 

اعضا خانواده در سكوت مطلق به گفته هاي دكتر گوش مي كردن ,

 بعد از مدتي بالاخره يكيشون پرسيد :" خب , قيمت يه مغز چنده؟";

 

دكتر بلافاصله جواب داد :"5000$ براي مغز يك مرد و 200$ براي مغز يك زن ."

 

موقعيت نا جوري بود , أقايون داخل اتاق سعي مي كردن نخندند و نگاهشون با خانمهاي داخل اتاق تلاقي نكنه , بعضي ها هم با خودشون پوز خند مي زدند !

 

بالاخره يكي طاقت نياورد و سوالي كه پرسيدنش آرزوي همه بود از دهنش پريد كه :

 "چرا مغز آقايون گرونتره ؟ "

 

دكتر با معصوميت بچگانه اي براي حضار داخل اتاق توضيح داد كه :

" اين قيمت استاندارد مغزه !

ولی مغز خانمها چون استفاده ميشه، خب دست دومه وطبيعتا ارزونتر !! . "

اين مطلب رو براي تمام خانمهاي باهوشي كه به يه لبخند نياز دارن بفرستين

اوج بخشندگی

حاتم را پرسیدند که :« هرگز از خود کریمتر دیدی؟»

گفت : بلی، روزی در خانه غلامی یتیم فرودآمدم و وی ده گوسفند داشت. فی الحال یک گوسفند بکشت و بپخت وپیش من آورد. مرا قطعه ای از آن خوش آمد ، بخوردم .

گفتم : « والله این بسی خوش بود.»

غلام بیرون رفت ویک یک گوسفند را می کشت وآن موضع را (آن قسمت ) را می پخت وپیش من می آورد. و من ازاین موضوع آگاهی نداشتم.چون بیرون آمدم که سوار شوم دیدم که بیرون خانه خون بسیار ریخته است.

پرسیدم که این چیست؟

گفتند : وی (غلام) همه گوسفندان خود را بکشت (سربرید) .

وی را ملامت کردم که : چرا چنین کردی؟

گفت : سبحان الله ترا چیزی خوش آید که من مالک آن باشم و در آن بخیلی کنم؟

پس حاتم را پرسیدندکه :« تو در مقابله آن چه دادی؟»

گفت : « سیصد شتر سرخ موی و پانصد گوسفند.»

گفتند : « پس تو کریمتر از او باشی! »

گفت : « هیهات ! وی هرچه داشت داده است و من آز آن چه داشتم و از بسیاری ؛ اندکی بیش ندادم.»

بهارستان جامی

فرهنگ لغت خاله,عمه,دایی,عمو

۱- خاله

معنای لغوی : خواهر مادر

معنای استعاره ای : هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .

نقش سمبلیک : یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد .

غذای مورد علاقه : آش کشک.
ضرب المثل : خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمی شناسه. اگه خاله ام ریش داشت، آقا داییم بود .

زیر شاخه ها : شوهر خاله: یک مرد مهربان که پیژامه می پوشد و به ادبیات و شکار علاقه مند است. دختر خاله/پسر خاله: همبازی دوران کودکی  که یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یکی دیگه ازدواج می کنید یا   باهاش ازدواج می کنید اما عاشق یکی دیگه هستید .

مشاغل کاذب : خاله زنک بازی، خاله خانباجی .

چهره های معروف : خاله خرسه، خاله سوسکه.

داشتن یک خاله ی مجرد در کودکی از جمله نعمات خداوندی است .


۲- عمه

معنای لغوی : خواهر پدر

معنای استعاره ای : هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد .

نقش سمبلیک : به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل : ۱ – جواب همه ی حرف های بدی که میزنید . مثال :  عمته … ۲ – جواب همه ی محبت هایی که می کنید. مثال: به درد عمه ات می خوره … ۳- توجیه کلیه ی بیقوارگی ها/رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی . ۴ – خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذکر مثال معذوریم …

غذای مورد علاقه : شله زرد، سمنو .

ضرب المثل : ندارد (تخفیف به دلیل   تعدد در   نقش های سمبلیک ).

زیر شاخه ها : شوهر  عمه: یک مرد   پولدار که   سیبیل قیطانی دارد  . پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند .

چهره های معروف :  عمه لیلا .

ترجیع بند : دختر که رسید به بیست، باید به حالش گریست. (شما رو نمی دونم ولی من اینو از عمه ام می شنوم نه از خاله ام !)

داشتن یک عمه که در توصیفات فوق صدق نکند جزو خوش شانسی های زندگی است .

۳ – دایی

معنای لغوی : برادر مادر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر مردی که پتانسیل کتک خوردن توسط پدر را داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از معدود مردانی که   هر چند به سیاست علاقه مند است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و می شود پیشش گریه کرد .

غذای مورد علاقه: فسنجون .

ضرب المثل : عروس را که مادرش تعریف کنه، برای آقا داییش خوبه. اگه خاله ام ریش داشت آقا داییم بود .

زیر شاخه ها :   زن دایی: یک زن چاق و شاد که خیلی کدبانو است و جلوی مادر قپی می آید .  پسردایی/دختردایی: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی   مثل یک همرزم ساپورتتان   می کنند .

چهره های معروف :  علی دایی، دایی جان ناپلئون .

ترجیع بند : همه چیز زیر سر این انگلیساست .

سعی کنید حتما حداقل یک دایی داشته باشید .

۴ – عمو

معنای لغوی : برادر پدر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از مردانی   که شما   همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید   کارتون ببینید  تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یکی از مردانی که مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساکت شده، به فکر فرو می رود .

غذای مورد علاقه : قرمه سبزی، آبگوشت .

ضرب المثل : عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند .

زیر شاخه ها :  زن عمو :  یک   زن خوشگل   که زیاد به شما توجه نمی کند و خودش را برای مادر می گیرد، دخترعمو/پسرعمو: همبازی دوران کودکی  که اگر تا هجده-بیست سالگی دوام آورده باهاش ازدواج نکنید خطر را از سر گذرانده اید .

مشاغل کاذب : بازی در قصه های ایرانی .

چهره های معروف :  عمو زنجیرباف،  عمو یادگار، عمو پورنگ .

داشتن یک   عمو ی   پولدار خیلی خوب است .

یک داستان واقعی ...

خانمي با لباس کتان راه راه وشوهرش با کت وشلوار دست دوز و کهنه در شهر بوستن از قطار پايين آمدند و بدون هيچ قرار قبلي راهي دفتر رييس دانشگاه هاروارد شدند.
منشي فوراً متوجه شد اين زوج روستايي هيچ کاري در هاروارد ندارند و احتمالاً اشتباهی وارد دانشگاه شده اند.
مرد به آرامي گفت: «مايل هستيم رييس را ببينيم.»
منشي با بي حوصلگي گفت: «ايشان امروز گرفتارند.»
خانم جواب داد: « ما منتظر خواهيم شد.»
منشي ساعتها آنها را ناديده گرفت و به اين اميد بود که بالاخره دلسرد شوند و پي کارشان بروند، اما اين طور نشد.
منشي که دید زوج روستایی پی کارشان نمی روند سرانجام تصميم گرفت برای ملاقات با رییس از او اجازه بگیرد و رییس نیز بالاجبار پذیرفت.
رييس با اوقات تلخي آهي کشيد و از دل رضایت نداشت که با آنها ملاقات کند.
به علاوه از اينکه اشخاصی با لباس کتان و راه راه وکت وشلواري دست دوز و کهنه وارد دفترش شده، خوشش نمي آمد.
خانم به او گفت: «ما پسري داشتيم که يک سال در هاروارد درس خواند. وي اينجا راضي بود. اما حدود يک سال پيش در حادثه اي کشته شد. شوهرم و من دوست داريم بنايي به يادبود او در دانشگاه بنا کنيم.»
رييس با غيظ گفت :« خانم محترم ما نمي توانيم براي هرکسي که به هاروارد مي آيد و مي ميرد، بنايي برپا کنيم. اگر اين کار را بکنيم، اينجا مثل قبرستان مي شود.»
خانم به سرعت توضيح داد: «آه... نه... نمي خواهيم مجسمه بسازيم. فکر کرديم بهتر باشد ساختماني به هاروارد بدهيم.»
رييس لباس کتان راه راه و کت و شلوار دست دوز و کهنه آن دو را برانداز کرد و گفت: «يک ساختمان! مي دانيد هزينه ی يک ساختمان چقدر است؟ ارزش ساختمان های موجود در هاروارد هفت و نيم ميليون دلار است.»

خانم يک لحظه سکوت کرد.
رييس خشنود بود.
شايد حالا مي توانست از شرشان خلاص شود.
زن رو به شوهرش کرد و آرام گفت: «آيا هزينه راه اندازي دانشگاه همين قدر است؟ پس چرا خودمان دانشگاه راه نيندازيم؟»
شوهرش سر تکان داد.
رييس سردرگم بود. آقا و خانمِ "ليلاند استنفورد" بلند شدند و راهي کاليفرنيا شدند، يعني جايي که دانشگاهي ساختند که تا ابد نام آنها را برخود دارد:

دانشگاه استنفورد از بزرگترین دانشگاههای جهان، يادبود پسري که هاروارد به او اهميت نداد

 

چرچیل و راننده تاکسی

چرچيل (نخست وزير سابق بريتانيا) روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت.
هنگامی که به آن جا رسيد به راننده تاکسی گفت آقا لطفاً نيم ساعت صبر کنيد تا من برگردم.
راننده گفت: "نه آقا! من می خواهم سريعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچيل را از راديو گوش دهم"
چرچيل از علاقه‌ی اين فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد و يک اسکناس ده پوندی به او داد.
راننده تاکسی با ديدن اسکناس گفت: "گور بابای چرچيل! اگربخواهيد، تا فردا هم اين‌جا منتظر می‌مانم"

ابلاغیه به شورای محترم پول و اعتبار

روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران اعلام کرد به دنبال اعتراض جمع کثيری از هموطنان عزيزمان از چاپ و نشر اسکناس ۵۰۰۰ تومانی با حديثی منسوب به پيامبر با عبارت "اگر دانش در ثريا هم باشد مردانی از پارس بدان دست خواهند يافت"، اين بانک تصميم گرفته است برای دلجويی از هم ميهنان غير فارس، اسکناسهای بعدی را با احاديث زير به زودی روانه بازار کند :

۱۰ هزار تومانی: اگر دانش در پشت کوه هم باشد شيرمردانی از لرستان بدان دست ميابند

۱۵ هزار تومانی: اگر دانش در خشخاش هم باشد بدون شک دلاورانی از سيستان به آن دست ميابند حتا اگر نيروی محترم انتظامی مانع شود .

۲۰ هزار تومانی: اگر دانشمند احتمالاً سر گردنه هم باشد، مردانی از کردستان به آن دست يافته و سر او را ميبرند و دانش را از آن خود ميکنند.

۳۰ هزار تومانی: اگر دانش در همين چند قدمی هم باشد، مردانی از شيراز هيچوقت حال ندارند که به آن دست يابند.

۳۵ هزار تومانی: اگر دانش در روی قله های کوه الوند باشد مردانی از آذربايجان آن را دردريای عمان جستجو ميکنند .

۴۰ هزارتومان: اگر دانش مفتی باشد و بعداً بتوان آن را فروخت، شک نکنيد که مردان و زنانی از اصفهان برای دست يافتن بدان، از هم پيشی ميگيرند

50 هزار تومانی: اگر دانش بروی زمین در جلوی پای مردمی در سرزمین قزوین افتاده باشد، قزوینیان هیچگاه جرات بدست آوردنش را ندارند!

تفاوت کتاب درسی دختران و پسران در نظام آموزشی جدید:

ریاضی پسران: 2+2 مساوی است با 4. فوق‌فوقش 5.

ریاضی دختران: 2 تا گل داریم 2 تا گل دیگه هم می‌ذاریم کنارش که به مامانمون هدیه بدیم؛ مجموعا میشه یه دسته گل.

 

جغرافی پسران: اگر دست راست خود را به طرف شرق و دست چپ خود را به طرف غرب بگیریم، شمال در پیش‌رو و جنوب در پشت سرمان خواهد بود.

جغرافی دختران: اگر قادر به تشخیص دست راست و چپ خود باشیم، بهتر است به خانه بخت رفته و دل وزیر آموزش‌و‌پرورش را که بارها اعلام کرده از ازدواج دانش‌آموزان دختر استقبال می‌کند، شاد كنیم.

 

ادبیات پسران: درس «حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی...

ادبیات دختران: درس «مرضیه وزیر» از تاریخ ...

 

 

تاریخ پسران (پس از حذف پادشاهان و لشکرکشی‌ها که دولت وعده‌اش را داده(: یونانی‌ها به سرکردگی یک یارویی حدود دو هزار سال پیش به ایران حمله کردند و عده‌ای از مردم را کشتند و یک سلسله‌ای را منقرض کردند اما پس از اندکی خودشان هم رفتند وردست بابایشان.

تاریخ دختران (پس از اصلاحات مذکور): یونانی‌ها یک زمانی به ایران آمدند و سعی کردند به‌جای خورشت پلو بادمجون غذای پلاخورشتوس یونانی را که اصلا هم خوشمزه نبود، رواج بدهند اما نتوانستند. طرز تهیه خورشت پلوبادمجون به شرح زیر است...

 

فلسفه پسران: سقراط فیلسوفی یونانی بود که پیوسته در طلب حق بود و لقب شهید راه حقیقت گرفت.

فلسفه دختران: زن سقراط پیوسته در تعقیب شهید راه حقیقت بود و دمار از روزگار او درآورد.

 

فیزیک نور پسران: در انعکاس یک تصویر در آینه بین فاصله كانونی آینه(f) و فاصله جسم از آینه(p) و فاصله تصویر از آینه (q) رابطه وجود دارد.

فیزیک نور دختران: در انعکاس تصویر در آینه همیشه بین نجابت، زیبایی و شوهرداری باید نسبت وجود داشته باشد.

 

دختر چیست! +24 ساعت از زندگی یک دختر

دختر چیست!

دختر:موجودی است که:

وقتی تعجب میکند میگوید واااااااااا!

وقتی خوشحال است میگوید بمیری الهییییییی!

وقتی غمگین است آه میکشد

 

وقتی میترسد جیییییییغ بنفش میکشد

وقتی بدش می آید میگوید ویشششش .

وقتی خوشش می آید میگوید ووییییی.

همه عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند . تاریخ تولد و شماره کفش با جناق

پسر عمه ی دختر خاله ی داماد همسایه ی پوریا پور سرخ را میداند !

از سوسک اصولا نمیترسد بلکه چندشش میشود!

واقعا موجودی ناشناختست…

نمیخوام مثه بقیه این جمله کلیشه ای رو تکرار کنم ولی خودش میاد…

تو تاریخ ببینین چه عاملی باعث از بین رفتن پادشاه ها و حکومتاست؟؟؟

یکی از دلایل اصلیش همون جنس ناجوره که گفتم.

مواظب خودتون باشین (پسرا)

 

۲۴ ساعت از زندگی یک دختر :

 

۵ صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..

۶ صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

۷ صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت ۱۲ ظهر کلاس داره!

۸ صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم ۱۸ کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

۹ صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

۱۰ صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .

۱۱ صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون ۱۹ تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .

۱۲ ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه – صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )

۱ ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ۱/۵ ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .

۲ ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!

۳ ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!

۴ عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.

۵ عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.

۶ عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.

۷ عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.

۸ غروب: دختر در حال پیاده شدن از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.

۹ شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

۱۰ شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!؟!؟!؟!؟!

۲ شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.

۵ صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره sms داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت! و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!

فرق عروسی رفتن پسرها و دخترها .. !

عروسی رفتن دخترها:

دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه ی خاطرش اینه که : من چی بپوشم؟! توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار ” پرو” لباس داره… اون دامن رو با این

تاپ ست می کنه، یا اون شلوار رو با اون شال!! ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!! بعد از اینکه لباس مورد نظر رو

انتخاب کرد…حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرایش صورتش و تعیین می کنه…اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه

و…که رنگهاشو نداره رو تهیه می کنه…


7 دلیل برای اثبات اینکه لوپز به بهشت می رود

اول اینکه خواهر محترمه خانم جنیفر دل مردم را به هر نحوی که بتواند شاد می کند و آنچنانکه میدانید شاد کردن دل بنده خدا اجر فراوان دارد.

 

دوم اینکه این هنرمند متعهد و پایبند به کانون گرم خانواده بیش از 4 بار ازدواج کرده و این سنت حسنه را بیش از پیش به جا آورده . لذا هر تلاشی که انجام داده در جهت رفاه خانواده بوده و بر خلاف همکارانش ، مردان را به صورت حلال به فیض رسانده ، لذا وی به عنوان یک الگو برای جامعه خودش ، با هرگونه پاشیدگی و پاره گی خانوادگی مخالف است.


پنجاه مزیت مرد بودن

۱- اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمیگذارند از قبیل آهو ،غزال ، پروانه ، شاپرک و موارد دیگر که اینجا جاش نیست

٢-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید

٣-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه

۴-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمیکنید

۵-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است

...


سوتی های خفن عمو پورنگ

... دختر کوچولوئی در حال صحبت با عمو پورنگ است:

 

پورنگ: دختر گلم! بابا خونه ست؟

 

دختر کوچولو: آره، ولی رفته حموم.

 

پورنگ: مامان هست؟

 

دختر کوچولو: آره، اونم با بابا حمومه!!!

 

 

 

... و باز هم تماسی دیگر:

 

پورنگ: دختر گلم هر چی که من میگم بلافاصله اسم خودتو بگو ... اسمت چی بود؟

 

دختر کوچولو: زهرا

 

پورنگ: اونی که مامان بابا رو اذیت نمیکنه کیه؟

 

----: زهرا

 

پورنگ: اونی که مسواک میزنه بعد میخوابه کیه؟

 

----: زهرا

 

پورنگ : اونی که بهونه نمیگیره کیه؟

 

----: زهرا

 

پورنگ : اونی که قبل از خواب مامان رو میبوسه کیه؟

 

----: بابا!!!

 

خاطرات يك دانشجوي دم بخت (دختر)

دوشنبه اول مهر:

 

امروز روز اولي است كه من دانشجو شده ام. شماره ي كلاس را از روي برد پيدا كردم.

توي كلاس هيچ كس نبود، فقط يك پسر نشسته بود. وقتي پرسيدم «كلاس ادبيات اينجاست؟» خنديد و گفت:بله، اما تشكيل نمي شه(!) و دوباره در مقابل تعجبم گفت كه يكي دو هفته ي اول كه كلاس ها تشكيل نمي شود و خنديد.

 

با اينكه از خنديدنش لجم گرفت، اما فكر كنم او از من خوشش آمده باشد؛ چون پرسيد كه ترم يكي هستيد يا نه. گمانم مي خواست سر صحبت را باز كند و بيايد خواستگاري؛ اما شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم زياد نخندد!

 

دو هفته بعد، سه شنبه:امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را ديدم از دور به من سلام كرد،

من هم جوابش را ندادم. شايد دوباره مي خواست از من خواستگاري كند. وارد كلاس كه شدم

استاد گفت:"دو هفته از كلاس ها گذشته، شما تا حالا كجا بوديد؟" يكي از پسرهاي كلاس گفت:

«لابد ايشان خواب بودن.» من هم اخم كردم. اگر از من خواستگاري كند، هيچ وقت جوابش را نمي دهم چون شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم زياد طعنه نزند!


دانشجویان دختر

 

ترم ۱- اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!

پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال GF نباشید چون اولاً پا نمدهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد (یکی در هر ۱۰ میلیون سال) همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد !  فقط برای عملیات قضای حاجت به WC می روند. طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد.ب ه پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند!!  تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!) در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند! 

ترم ۲ – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند! متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند! به مقدار بسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشودولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد. سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند. کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود. نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند. اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون:سلام علیکم ورحمة الله و برکاته! دو- سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند!(استغفرالله)

ترم ۳ – به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده WC قضای حاجت نیست!!! سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام!

ترم ۴ – با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشودو سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه! (نکته:اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: ۱- دختره ترم ۴ درس میخونه. ۲-شما خوشتیپید!! ۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!) شروع میکنن به نوشتن جزوه ! هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا. (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن! (آره جون خودت ، بیچاره پدر ، مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست!!!!) در جواب سلام شما میگویند: سلام.چطوری؟خوبی؟


ترم ۵ –یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF ) را به دست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! اصلاً سر کلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با WC کار دارند! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی) کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد. از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است! (اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است!تابلو میشوند. کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند. سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند! در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند: اوا … سلام ببخشید حواسم نبود(طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست….خاک بر سرت!)


ترم ۶ – خیلی تابلو میشوند!عاشق میشوند! مورد سوءاستفاده قرار میگیرند!مشروط میشوند!!!

ترم ۷ – به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند!مشروط میشوند!

ترم ۸– دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند(من لذت می برم میبینم این جوونا…….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است. مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند. در به در دنبال شوهر میگردند.  به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!

بعد از دانشگاه: ازدواج میکنند و رخت بچه میشورند !!